همه چیز

همه نوع مطلبی در این وبلاگ گذاشته میشود.
  • همه چیز

    همه نوع مطلبی در این وبلاگ گذاشته میشود.

شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ

متن_وترجمه_عربی_دهم_تجربی_وریاضی_


بنام آنکه جان را فکرت آموخت

متن وترجمه عربی دهم تجربی وریاضی- تهیه وتنظیم:سیّدعزّت عمید

اَلدَّرْسُالْاوَّلُ  (درس اول )

ذاکَهوَاللهُاو همان خداست.

اُنْظُرْلِتِلْکَالشَّجَرَهذاتِالْغُصونِالنَّضِرَه

به آن درخت ِدارای شاخه های تر و تازه نگاه کن  .

کَیفَنَمَتْمِنْحَبَّةٍوَکَیفَصارَتْشَجَرَه

چگونه ازدانه ای رشد کرد وچگونه درختی شد؟

فَابْحَثْوَقُلمَنْذَاالَّذییُخْرِجُمِنهَاالثَّمَرَه

پس جستجوکن وبگوچه کسی ازآن میوه بیرون می آورد(پدیدمی آورد)؟

وَانْظُرْإِلَیالشَّمسِالَّتیجَذوَتُهامُسْتَعِرَه

وبه خورشیدی که پاره آتش آن فروزان است نگاه کن.

فیهاضیاءٌوَبِهاحَرارَةٌمُنتَشِرَه

نوروروشنی درآن است وبه وسیله آن ،گرما وحرارت پراکنده است.

مَنْذَاالَّذیأَوْجَدَهافیالْجَوِّمِثلَالشَّرَرَه

چه کسی آن را درفضا مانند اخگروپاره آتش پدید آورده است؟

ذاکَهوَاللّٰهُالَّذیأَنعُمُهُمُنهَمِرَه

او همان خداوندی است که نعمتهایش ریزان وروان است.

ذوحِکمَةٍبالِغَةٍوَقُدرَةٍمُقتَدِرَه

دارای حکمت وتدبیری کامل ونیروی توانمند است.

اُنْظُرْإِلَیاللَّیلِفَمَنْأَوْجَدَفیهِقَمَرَه

به شب نگاه کن پس چه کسی ماهش را درآن پدید آورد؟

وَزانَهُبِأَنْجُمٍکَالدُّرَرِالْمُنتَشِرَه

وآن (شب)را با ستارگانی مانند مرواریدهای پراکنده زینت داد؟

وَانْظُرْإِلَیالْغَیمِفَمَنْأَنزَلَمِنْهُمَطَرَه

وبه ابر نگاه کن پس چه کسی ازآن بارانش را نازل کرد؟

 

 

اَلدَّرْسُالثّانی (درس دوم )

اَلْمَواعِظُالْعَدَدیَّةُمِنرَسولِاللهِ(صلّی اللهُ علیه وآلهِ وسلّم).پندها و نصایح شمارشی (عددی) از پیامبر خدا (ص)

اَلظلْمُثَلاثَةٌظُلْمٌلایَغْفِرُهُاللهُ،وَظُلْمٌیَغْفِرُهُ،وَظُلْمٌلایَتْرُکُهُ فَامّا الظّلمُ الَّذیلایَغفِرُهُاللهُفَالشّرکُقالَاللهُ﴿إنَّالشِّرکَلَظُلْمٌعَظیمٌ﴾

ظلم سه (نوع) است : ظلمی که خدا آنرا نمی بخشاید ، و ظلمی که آنرا می بخشاید و ظلمی که آن را ترک نمی کند . و امّا ظلمی که خداوند آنرا نمی بخشاید ، شرک است . خداوند فرمود : ﴿ قطعا شرک ظلم بزرگی است ﴾

وامَّاالظُّلمُالَّذییَغفِرُهُ اللهُ،فَظُلمُالْعِبادِ انفُسَهُمفیمابَینَهُموَبَینَرَبِّهِم،وَأمّا الظلم الّذی لایَتْرُکُهُاللهُ،فَظُلمُالْعِبادِبَعْضِهِمبَعْضاً.

و امّا ظلمی که خداوند آنرا می بخشاید ، ظلم بندگان بر خودشان نسبت به آنچه میان آنها و خدایشان است ، و امّا ظلمی که خداوند آنرا ترک نمی کند ، ظلم بندگان به یکدیگراست.

سَبعٌیَجْریللِعْبَدِأجْرُهُنَّوَهوَفیقبرهِبعَدَمَوتِهِمَنْعلَّمَ عِلمْاً،أوأجرَینهرآً، أوْحَفَرَبِئراً،أوغَرَسَنَخلاً،أوْبَنَیمَسجِداً،أوْوَرَّثَمُصْحَفا،ًأوْتَرَکَوَلدَاً یسَتَغفِرُلَهُبَعدَمَوتِهِ.

هفت (چیز) بعد از آنکه انسان در قبرش باشد ثوابش برای او جاری می گردد : کسی که دانشی را (به دیگران) یاد داده است (آموخته است) . آب نهری را جاری ساخته است . چاهی را کنده است یا نخلی را کاشته است یا مسجدی راساخته است یا مصحفی (قرآن مکتوب) را  به ارث گذاشته است یا فرزندی را  به جای گذاشته است که بعد از مرگش برایش طلب آمرزش می کند .

جَعَلَاللهُالرَّحْمَةَمِئَةَجُزءٍ،فَأمْسَکَ عِندَهُتِسعَةً وَتِسعینَ جُزءاًوأَنزَلَ جُزءاًواحِداً،فَمِنْذٰلِکَالْجُزءِیَتَراحَمُالْخَلْقُ.

خداوند برای رحمت صد جزء قرار داد و 99 جزء را نزد خود نگهداشت و یک جزء به زمین فروفرستاد و از آن یک جزء بشر به همدیگر رحم می کنند .

إِنَّطَعامَالْواحِدِ یَکْفِیالِاثْنَینِ،وَطَعامَالِاثْنَینِ یَکْفِی الثَّلاثَةَ والاربَعَةَ،کُلواجَمیعاً وَلاتَفَرَّقوا،فَإِنَّالْبَرَکَةَ مَعَالَجماعَةِ.

براستی یک غذا برای دونفر کافی می باشد و دو غذا برای سه و چهار نفر کافی می باشد ، همگی بخورید و پراکنده نشوید ، و مسلما برکت همراه با جماعت است .

اِثنانِخَیرٌمِنواحِدٍ وَثَلاثَةٌخَیرٌمِنِاثْنَینِ وأربَعَةٌخَیرٌمِنثَلاثَةٍ؛فَعَلَیکُم بِالْجَماعَةِ.

دو بهتر از یک است و سه بهتر از دو است و چهار بهتر از سه است ؛ و شما با جماعت باشید .

منأخلَصَ لِلهِأربَعینَصَباحاً،ظَهَرَتْیَنابیعُ الحکمَةِمِنْقَلبِهِعَلیَلِسانِهِ.

هرکس چهل صبح برای خدا إخلاص ورزد ، سرچشمه های حکمت  و دانش از قلبش بر زبانش جاری گردد .

أرْبَعَةٌقَلیلُهاکَثیرٌالْفَقرُوَالْوَجَعُوَالْعَداوَةُوَالنّارُ.

چهار (چیز)  اندکش زیاد است :  تنگدستی و درد  و دشمنی (کینه ورزی)  و آتش (جهنّم)

اَلْعِبادَةُعَشَرَةُ أجزاءٍتِسعَةُ أجزاءٍفِیطَلَبِالْحَلالِ.عبادت  ده جزء است که نُه (9) جزء در طلب (روزی) حلال است .

إذاکانَاثْنانِ یَتَناجَیانِ فَلاتَدْخُلْبَینَهُما.هرگاه دو (نفر) با هم راز می گویند (درِ گوشی نجوا می کنند) ، میان آن دو وارد نشو .

 

 

 

 

اَلدَّرْسُالثّالِثُ (درس سوم )

 مَطَرُالسَّمَکِ( باران ماهی)

هَلتُصَدِّقُأنَترَیفییَومٍمِنَالْایّامِأَسماکاًتَتَساقَطُمِنَالسَّماءِ؟!آیاباورمی کنی که روزی ازروزها ماهی ها را ببینی که ازآسمان می افتند؟

إنَّنزُولَالْمَطَرِوَالثَّلْجِمِنَالسَّماءِشَیءٌطبَیعیٌّ؛مسلما بارش باران وبرف از آسمان یک چیز طبیعی است.

وَلکِٰنْأیُمْکِنُأنَنرَیمَطرَالسَّمَکِ؟هَلتظَنُّأنَیکَونَ ذٰلِکَالْمَطَرُحَقیقَةًوَلَیسَفِلْماًخَیالیّاً؟!

واما آیا امکان داردکه باران ماهی را ببینیم؟آیا گمان می کنی که آن باران حقیقی باشد.وفیلمی خیالی نیست.

حَسَناًفَانْظُرْإِلَیهٰذِهِالصُّوَرِحَتَّیتُصَدِّقَ.خوب پس به این تصاویر نگاه کن تا باور کنی.

اُنظُرْبِدِقَّةٍ؛أنتَتُشاهِدُسُقوطَالْاسَماکِمِنَالسَّماءِ؛کَأنَّالسَّماءَتُمْطِرُأَسماکاً.یُسَمّیالنّاسُهٰذِهِالظّاهِرَةَالطَّبیعیَّةَ (مَطَرَالسَّمَکِ)

به دقت نگاه کن. توافتادن ماهی ها را از آسمان می بینی ،مثل اینکه آسمان ماهی ها می بارد. مردم این پدیده طبیعی را باران ماهی می نامند .

حَیَّرَتْهٰذِهِالظّاهِرَةُالنّاسَسَنَواتٍ طَویلَةًفَماوَجَدوالَهاجَواباًیَحْدُثُ (مَطَرُالسَّمَکِ)سَنَویّاًفیجُمهوریَّةِالْهُندوراسفی أَمِریکَاالْوُسطَی.

این پدیده مردم را سالهای طولانی شگفت زده کرده وبرای آن جوابی نیافتندباران ماهی سالانه در جمهوری هندوراس در امریکای مرکزی اتفاق می افتد.

تَحدُثُهذِهِالظّاهِرَةُمَرَّتَینِفیالسَّنَةِأَحیاناً.فَیلُاحِظُالنّاسُغَیمَةًسَوداءَعَظیمَةً وَرَعداًوَبَرقاًوَریاحاًقَویَّةًوَمَطَراًشَدیداًلِمُدَّةِساعَتَینِأَوأَکثَر.

این پدیده گاهی دوبار در سال اتفاق می افتد.ومردم به مدت دوساعت یا بیشتر تکه ابر سیاه بزرگی ورعد وبرق وبادهایی قوی وبارانی شدید را ملاحظه می کنند.

ثُمَّتصُبِحُالْارَضُ مَفروشَةًبِالْاسَماکِ،فَیَأخُذُهَاالنّاسُلِطَبخِهاوَتَناوُلِها.حاوَلَالْعُلَماءُمَعرِفَةَسِرِّتِلْکَالظّاهِرَةِالْعَجیبَةِ؛

سپس زمین با ماهیها پوشیده می شود،ومردم آنها را برای پختن وخوردنش می برند.دانشمندان برای شناخت راز آن پدیده ی عجیب تلاش کردند.

فَأَرْسَلوافَریقاًلِزیارَةِالْمَکانِوَالتَّعَرُّفِعَلَیالْاسَماکِالَّتیتَتَساقَطُعَلَیالْاَرضِبَعدَهٰذِهِالْامطارِالشَّدیدةِ،

وگروهی را برای دیدن محل وشناختن ماهی هایی که بعد از این بارانهای شدید بر زمین می افتند فرستادند.

فَوَجَدواأَنَّ جَمیعَالْاسَماکِالْمُنتَشِرَةِعَلَیالْاَرضِبِحَجمٍواحِدٍوَنَوعٍواحِدٍ،وَلٰکِنَّالْغَریبَفیالْاَمرِأَنَّ الْاسَماکَلَیسَتْمُتَعَلِّقَةًبِالْمیاهِالْمُجاوِرَةِ

و آنها دریافتند که همه ماهی ها ی پراکنده شده در زمین به یک نوع واندازه هستندواما شگفتی کار آن است که ماهی ها متعلق به آبهای مجاور نیستند.

بَلْبِمیاهِالْمُحیطِالْاَطْلَسیِّالَّذییَبْعُدُمَسافَةَ مِائَتَیکیلومترٍعَنْمَحَلِّسُقوطِالْاسَماکِ.

بلکه متعلق به آبهای اقیانوس اطلس هستند که به فاصله ی دویست کیلومتراز محل سقوط ماهی ها دور هستند.

ماهوَسَبَبُتَشکیلِهٰذِهِالظّاهِرَةِ؟علت شکل گیری این پدیده چیست؟

یحْدُثُ إعْصارٌشدیدٌفَیَسحَبُالْاسَماکَإلَیالسَّماءِبِقوَّةٍوَیَأخُذُهاإِلَیمَکانٍبَعیدٍوَعِندَما یَفقِدُسُرعَتَهُتَتَساقَطُعَلَیالْاَرضِ.

گردباد شدیدی اتفاق می افتد  ماهی ها را با قدرت  به آسمان می کِشدوآنها را به محلی دور می کشانندووقتی سرعتش را از دست می دهد ماهیها بر روی زمین می افتند.

یحَتفَلُالنّاسُفیالْهُندوراسبِهٰذَاالْیَومِسَنَویّاًوَیُسَمّونَهُ ( مِهرَجانَمَطَرِالسَّمَکِ ).فَانزلَمِنَالسَّماءِماءًفَأخْرَجَبِهِمِنَالثَّمَراتِرِزْقاًلَکُم.

اَلْبَقَرَة22)

مردم هندوراس سالانه این روز را جشن می گیرندوآن را «جشنواره ی باران ماهی می نامند»و(خداوند) از آسمان آبی را فرو فرستاد و به وسیله ی آن ازمیوه ها رزق وروزی را برای شما خارج کرد.

 

اَلدَّرْسُالرّابِعُ (درس چهارم )

اَلتَّعایُشُالسِّلْمیُّ   (همزیستی مسالمت آمیز)

لَقَدکانَتْرِسالَةُالْاسلامِ عَلَیمَرِّالْعُصورِقائِمَةً عَلَیأَساسِالْمَنطِقِوَاجْتِنابِ الْاِساءَةِ؛فَإنَّاللّٰهَیَقولُ:

قطعا پیام اسلام درگذر زمانهابراساس منطق ودوری ازهر بدی استواربوده است.وبراستی خداوند می فرماید.

﴿وَلاتسَتَوِیالْحَسَنَةُ وَلَاالسَّیِّئَةُ اِدفَع بالّتیهیَ أحسَنُ فَإذَاالّذی بَینَکَوَبَینَهُعَداوَةٌ کانَّهُوَلیٌّحَمیمٌ﴾فُصِّلَتْ : 34

خوبی وبدی یکسان نمی باشد تو آن را با بهترین روش دفع کن پس آنگاه (می بینی)کسی که بین تو واو دشمنی هست گویی یک دوست  گرم وصمیمی است .

إنَّالْقُرآنَیَأمُرُالْمُسلِمینَ ألَّایسَبُوّا مَعبوداتِالْمُشرِکینَ وَالْکُفّارِ

همانا قران به مسلمانان امر می کند که خدایان مشرکان وکافران را دشنام ندهند.

فَهوَیَقولُ:ولاتَسُبّوا الّذینَ یَدعونَمِندونِاللهِفَیَسُبّوااللهَ﴾الْانعام108

وآن (قران) می فرماید:کسانی را که به غیرمی خوانند(دعوت  می کنند) دشنام ندهیددر نتیجه آنها (کافران به نادانی) خدا را دشنام می دهند.

الْإسلامیَحتَرِمُالْاَدیانَالْالٰهیَّةَ؛﴿قُلْیا أهلَالْکِتابِتَعالَواإلَیکَلِمَةٍسَواءٍبَینَناوَبَینَکُم ألاّنَعبُدَ إلّااللهَوَلانشُرکَ بِه شَیئاً(آلُعِمران64

اسلام ادیان الهی را محترم می شمارد،(ای پیامبر) بگوای اهل کتاب (یهود ونصاری)بیائیداز کلمه ای که میان ما وشما یکسان است پیروی کنیم فقط خدا را عبادت کنیم وچیزی را برای او شریک قرار ندهیم.

یُؤَکِّدُالْقُرآنُ عَلَیحُرّیَّةِالْعَقیدَةِ: ﴿لاإکراهَفِیالدّینِ﴾الْبقرة 256

قران بر آزادی عقیده تاکید می کند.هیچ اجباری در دین نیست.

لایجَوزُالْاصرارُعَلَینِقاطِالخِلافِ وَعَلَیالْعُدوانِ،لِانَّهُلاینَتَفِعُ بِهِأحَدٌ؛وَعَلَی کُلِّالنّاسِأَنیَتعایَشوامَعَبَعضِهِم تَعایُشاًسِلْمیّاً،مَعَاحْتِفاظِکُلٍّمِنهُمبِعَقائِدِهِ؛لِاَنَّهُ ﴿کُل حِزبٍ بِما لَدیهِمفَرِحونَ﴾الرّوم32

پافشاری بر نقاط اختلاف ودشمنی را جایز نمی داند،به خاطر اینکه کسی از آن سود نمی برد،بر همه مردم واجب است که هر کدام با حفظ عقاید خود با یکدگر همزیستی مسالمت آمیز کنند.به خاطر اینکه هر حزب وگروهی به آنچه نزد خود دارند خوشحالند.

اَلْبِلادالْاسلامیَّةُمَجموعَةٌ مِنَالشُّعوبِ الْکَثیرَةِ،تَختَلِفُفیلُغاتِها وَأَلْوانِها.

کشورهای اسلامی مجموعه ای از ملتهای متعدد هستند.در زبانهای خود ورنگهایشان متفاوت می باشند .

قالَاللهُتَعالَی:خداوند بزرگ می فرماید:

 

 

﴿یاایُّهاالنّاسُإنّاخَلَقْناکُممِنْذَکَرٍوَأنثىَوَجَعَلْناکُمشُعوباًوَقَبائِلَ لِتَعارَفوا إِنَّ أکرَمَکُمعِندَاللهِأتقاکُم﴾اَلْحُجُرات13

ای مردم ما شما را از یک مرد وزن آفریدیموشما را ملتها وقبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسیدقطعا گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما ست.

فَقَدقالَرَسولُاللّٰه(صلی الله علیه وآله وسلّم)وپیامبر خدا (ص)فرموده است

(یا أیُّها النّاسُ ،ألاإنَّرَبَّکُمواحِدٌوَإنَّأباکُمواحِدٌ؛ألالا فضلَلِعرَبیٍّعَلَی عَجَمیٍّ،وَلالِعَجَمیٍّ عَلَیعَرَبیٍّ وَلالِاسوَدَ عَلَی أحمَرَ

وَلا لأحمرَ علَیأسودَ إلّابِالتَّقوَی )

ای مردم بدانید که خدای شما یکی استوپدرتان یکی است قطعا نه هیچ عربی بر غیر عرب برتری دارد ونه هیچ غیر عربی بر عرب نه هیچ سیاهی بر سرخ ونه هیچ سرخی بر سیاه مگر با تقوی وپرهیز گاری.

یَأْمُرُناالْقُرآنُبِالْوَحدَةِ.﴿وَاعْتَصِموابِحَبْلِ اللهِ جَمیعاًوَلاتَفَرَّقوا …﴾آلعِمران103

قران ما را به وحدت ویکپارچگی دعوت می کند .وهمگی به ریسمان خدا چنگ بزنید وپراکنده نشوید.

یَتَجَلَّیاتِّحادُالْاُمَّةِالْاسلامیَّةِ فیصُوَرٍکَثیرَةٍ،مِنهَااجْتِماعُالْمُسلِمینَ فیمَکانٍواحِدٍ فیالْحَجِّ.

یکپارچگی امت اسلامی در شکلهای زیادی جلوه گر می شود.از جمله جمع شدن مسلمانان در یک محل در حج .

اَلْمُسلِمونَخُمْسُسُکّانِالْعالَمِ،یَعیشونَفیمِساحَةٍ واسِعَةٍمِنَالْاَرضِ مِنَالصّینِإلَیالْمُحیطِالْاَطلَسیِّ.

یک پنجم ساکنان جهان مسلمانان هستند در پهنای گستردهای از زمین از چین تا اقیانوس اطلس  زندگی می کنند.

قالَالْامامُالْخُمَینیُّرَحِمَهُاللّٰهُ: …إذاقالَأَحَدٌکَلاماًیفُرقِّالْمُسلِمینَ،فَاعْلَمواأَنَّهُ جاهِلٌأَوْعالِمٌیُحاوِلُ بَثَّالْخِلافِبَینَصُفوفِالْمُسلِمینَ.

امام خمینی که خدا رحمتش کند فرمود:هر گاه کسی سخنی بگوید که مسلمانان را پراکنده سازد.پس بدانید که وی نادان است یا دانایی است که برای گسترش اختلاف دربین صفوف مسلمانان تلاش می کند.

وَقالَقائِدُناآیَةُاللّٰهِالْخامنئیّ:ورهبرمان آیت الله خامنه ای فرمودند:

مَنرَأَیمِنکُمأَحَداًیَدعوإلَیالتَّفرِقَةِ،فَهُوَعَمیلُالْعَدوِّ.

هر کس از شما شخصی را ببیند که به تفرقه دعوت می کند پس وی مزدور دشمن است.

اَلدَّرْسُالْخامِسُ (درس پنجم )

﴿هٰذاخَلْقُ اللهِ )لقمان 11*( این خلقت خداوند است )*

اَلْغَوّاصونَالَّذینَ ذَهَبواإلَیأَعماقِالْمُحیطِلَیلاً،شاهَدوامِئاتِالْمَصابیحِ الْکَهرَبائیَّةِذاتَأَلوانٍمُتَعَدِّدَةٍ الَّتیینَبعِثُضَوؤُهامِنَالْاسَماکِ الْمُضیئَةِ،

 

غواص هایی که شبانه به أعماق اقیانوس رفتند ، صدها چراغ  برقی با رنگ های مختلف (رنگارنگ ) را مشاهده کردند که نورشان از ماهی های نورانی فرستاده می شود .                                                                                                                                      

وَتحوِّلُظلَامالْبَحرِإلَینَهارٍمُضیءٍ یَستَطیعُفیهِ الْغَوّاصونَالْتِقاطَصُوَرٍفیأَضواءِهذِهِالْاسَماکِ.

و تاریکی دریا را به روزی روشن تبدیل می کندکه غواص ها در آن می توانند در نور این ماهی ها عکس بگیرند.

اِکْتَشَفَالْعُلَماءُ أنَّهذِهِالْضَواءتنَبعَثُمِننوَعمِنَالْبَکتیریاالْمُضیئَةِالَّتیتَعیشُ تَحتَعُیونِتِلْکَالْاسَماکِ.

دانشمندان کشف کردند که این نورها از نوعی باکتری نورانی فرستاده می شود که زیر چشمان آن ماهی ها زندگی می کند .        

 

 

هَلیُمکِنُأَنیَستَفیدَالْبَشَرُیَومامِنْ تِلْکَالْمُعجِزَةِالْبَحریَّةِ،وَیَستَعینَبِالْبَکتیریاالْمُضیئَةِ لِإنارَةِالْمُدُنِ؟

آیا امکان دارد که بشر روزی از این معجزه ی دریایی استفاده کند. و از باکتری نورانی برای روشن کردن شهرها کمک بگیرد.                

رُبَّمایسَتطَیعُذلٰکِ،لِانَّهُ (مَنْطلَبَشَیئاوَجَدَّوَجَدَ)

چه بسا بتواند ، زیرا " هر کس چیزی را  خواست ( بخواهد ) و تلاش کرد ، یافت . (زیرا " هر کس چیزی را  بخواهد و تلاش کند ، می یابد . )        

 

إنَّلِسانَالْقِطِّسِلاحٌ طِبّیٌّدائِمٌ،لِاَنَّهُمَملوءٌبِغُدَدٍ تُفْرِزُسائِلاًمُطَهِّراً،فَیَلْعَقُالقْطُّجُرْحَهُ عِدَّةَمَرّاتٍحَتیَّیَلتَئمَ.

قطعاً زبان گربه سلاحدائمی است ؛ زیرا آن پر از غده هایی است که مایعی پاک کننده ترشح می کند ،پس گربه چندین مرتبه زخمش را می لیسد تا زخمش بهبود یابد .                                                                                                                                  

إنَّبَعضَالطُّیورِوَالْحَیَواناتِتَعْرِفُ بِغَریزَتِها الْاَعشابَالطِّبّیَّةَ وَتَعلَمُکَیفَ تَستَعمِلُالْعُشبَالْمُناسِبَ لِلْوِقایَةِمِنَالْامَراضِالمْختلَفِةِ؛وَقدَدَلَّتْ هٰذِهِالْحَیَواناتُ الإنسانَعَلَیالْخَواصِّالطِّبّیَّةِ لِکَثیرٍمِنَالنَّباتاتِالْبَرّیَّةِوَغَیرِها.

قطعا بعضی از پرنده ها و حیوانات بنا به طبیعتشان گیاهان دارویی را می شناسند . و می دانند چگونه گیاه مناسب را برای پیشگیری از بیماری های مختلف بکار گیرند ؛ و این حیوانات انسان را به خواص درمانی بسیاری از گیاهان صحرایی و مانند آن راهنمایی کرده اند .     

 

إنَّأَغلَبَالْحَیَواناتِإضافَةً إلَیامْتِلاکِهالِلُغَةٍخاصَّةٍبِها،تَمْلکِلُغَةًعامَّةً تَستَطیعُمِنْخِلالِها أَنتَتَفاهَمَمَعَبَعضِها،

قطعا اغلب حیوانات علاوه بر داشتن زبانی مخصوص به خود ؛ زبان عمومی دیگری دارند که به واسطه آن می توانند با همدیگر به تفاهم برسند،

فَلِلْغُرابِصَوتٌیُحَذِّرُبِهِبَقیَّةَ الْحَیَواناتِحَتَّیتَبتَعِدَسَریعاً عَنْمِنطَقَةِالْخَطَرِ،فَهوَبِمَنزَلَةِجاسوسٍ مِنْجَواسیسِالْغابَةِ.

پس کلاغ صدایی دارد که به وسیله آن به سایر حیوانات هشدار می دهد تا به سرعت از منطقه خطر دور شوند . پس آن مانند جاسوسی از جاسوس های جنگل است .                                                                                                                                            

للِبَطِّخِزاناتٌ طَبیعیَّةٌبِالْقُربِمِنْأَذنابِهاتحَتوَی زَیتاًخاصّاًیَنتَشِرعَلَیأَجسادِهافَلاتَتَأَثَّرُبِالْماءِ.

اردک نزدیک دم هایش انبارهای طبیعی دارد که روغن خاصی را در بر دارد که بر بدنهایشان(اجسامشان) پخش می شود پس تحت تأثیر آب قرار نمی گیرد .

تَستَطیعُالْحِرباءُ أنَتُدیرَعَینَیهافی اتِّجاهاتٍمخُتلَفِةَدونَ أنَتحُرِّکَرَأْسَهاوَهیَتَستَطیعُ أَنْتَرَی فِیاتِّجاهَینِفیوَقتٍواحِدٍ.

آقتاب پرست می تواند چشمانش را به جهت های مختلف بچرخاند بدون آنکه سرش راحرکت دهد وآن می تواند همزمان دوطرف را ببیند.    

           

لاتتَحَرَّکُعَینُالْبومَةِ،فَإِنَّهاثابِتَةٌ،وَلٰکِنَّهاتُعَوِّضُ هٰذَاالنَّقصَبِتَحریکِرَأسِها فیکُلِّناحیَةٍوَتَستَطیعُأَنْتُدیرَرَأسَهادائِرَةً کامِلَةًدونَأَنْ

تُحَرِّکَجِسمَها.

چشم جغد حرکت نمی کند ، وآن ثابت است ، اما اواین نقص را با حرکت دادن سرش به هر جهتی جبران می کند و می تواند که سرش را کاملا بچرخاند بدون این که جسمش را حرکت دهد .

 

 

 

اَلدَّرْسُالسّادِسُ(درس ششم)

ذوالْقَرنَینِ(ذوالقرنین )

کانَفیقَدیمِالزَّمانِمَلِکٌ عادِلٌموَحِّدٌیُسَمَّیبِذیالْقَرنَینِ قَدْأَعطاهُاللّهُالْقوَّةَوَالْعَظَمَةَ؛

درزمان قدیم پادشاه عادل ویکتاپرستی بودکه ذوالقرنین نامیده می شد و خداوند به او قدرت وشکوه عطاکرده بود،

کانَذوالْقَرنَینِیَحْکُمُمَناطِقَواسِعَةًمِنَالاْرَضِشَرقاً وَغَرباًوَشَمالاً.

ذوالقرنین بر مناطق وسیعی اززمین، شرق وغرب وشمال حکومت می کرد.

ذُکِرَاسْمُهُ وَأَعمالُهُالصّالِحَةُبِعِدَّةِآیاتٍفیالْقُرآنِ.نام وکارهای شایسته اش درتعدادی ازآیات قرآن بیان شده است.

لمَّااسْتَقَرَّتِالْاوضاعُلِذیالْقَرنَینِفیبِلادِهِ،سارَبِجُیوشِهِالْعَظیمَةِنَحْوَالْمَناطِقِ الْغَربیَّةِمِنَالْاَرْضِیَدْعُوالنّاسَإِلَیالتَّوْحیدِ وَمُحارَبَةِالظُّلْمِوَالْفَسادِ.

وقتی شرایط برای ذوالقرنین درکشورش استقرار یافت، باسپاهیان ولشکرباشکوهش به سمت  مناطق غربی زمین حرکت کرددرحالی که مردم را به سوی یکتاپرستی ومبارزه با ظلم وفسادفرامی خواند.

فَکانَالنّاسُیُرَحِّبونَ بِهِفیمَسیرِهِبِسَبَبِعَدالتَهِ،وَیَطْلُبونَمِنْهُأنَیَحْکُمَوَیُدیرَشُؤونَهُم،حَتَّیوَصَلَإلِیَ مَناطِقَفیهامُستَنقَعاتٌ میاهُهاذاتُرائِحَةٍکَریهَةٍ.

مردم در مسیرحرکتش به علت عدالتش به اوخوشامد می گفتندوازاومی خواستندکه حکمرانی کند وکارهایشان را اداره کند، تا اینکه به مناطقی رسیدکه درآن مرداب هایی بود که آب هایش دارای بویی ناپسند بودند (آبهایش بوی بدی داشت)

وَوَجَدَقُرْبَهٰذِهِالمْستَنقَعاتِقَوْماً مِنْهُمفاسِدونَ وَمِنْهُمصالِحونَ.

ونزدیک این باتلاق هامردمی را یافت(دید) که برخی ازآنان تبهکاروفاسد و برخی  درستکار بودند.

فَخاطَبَهُاللهُّٰفیشَأنِهِموَخَیَّرَهُفیمُحارَبَةِالْمُشْرِکینَ الْفاسِدینَمِنْهُمأَوْإِصْلاحِهِموَهِدایَتِهِم.

پس خداوند در مورد آنها اورا موردخطاب قرارداد وبه اودرجنگ با مشرکان فاسد ازآنها یا اصلاح وهدایتشان اختیارداد.

فَاخْتارَذوالْقَرنَینِ هِدایَتَهُموَدَعْوَتَهُمإِلَی التَّوحیدِوَالْایمانِبِاللّٰهِ.

ذوالقرنین هدایت ودعوت آنهارا به یکتاپرستی وایمان به خداوند برگزید.

فَحَکَمَهُمبِالْعَدالَةِوَأَصْلَحَالْفاسِدینَمِنهُموَدَبَّرَشُؤونَهُم.

پس باعدالت برآنها حکومت کرد وفاسدین آنهارا اصلاح کرد وکارهایشان را اداره کرد.

ثُمَّسارَبِجُیوشِهِنَحْوَالشَّرقِ.فَأَطاعَهُکَثیرٌمِنَالْاُمَمِوَاسْتَقبَلوهُلِعَدالَتِهِوَهَیبَتِهِ،

سپس باسپاهیانش به سمت شرق حرکت کرد. وبسیاری ازامت ها ازاواطاعت کردندوبخاطر عدالت وشکوهش ازاواستقبال کردند

حَتَّی وَصَلَإِلَیقَومٍغَیرِمُتَمَدِّنینَیَعیشونَعیشَةً بِدائیَّةً،فَدَعاهُملِلایمانِبِاللّهِوَحَکَمَهُم حَتَّیهَداهُمإلَیالصِّراطِالْمُستَقیمِوَأَصْلَحَ حَیاتَهُموَعَلَّمَهُمکَیفَیَعیشونَ.

تا اینکه به قومی غیرمتمدن رسیدکه  کاملاًبدوی وابتدایی زندگی می کردند، پس آنهارابه ایمان به خدا دعوت کرد وبرآنان حکمرانی کرد تا اینکه آنها را به راه راست هدایت کرد وزندگی آنهارا اصلاح کردوبه آنها یادداد که چگونه زندگی کنند.

 

 

وَبَعدَذٰلکسارَنَحوَالشَّمالِ،حَتَّیوَصَلَإلِیَقَومٍیَسکُنونَقُرْبَمَضیقٍبَینَجَبَلینِ مُرتَفِعَینِ،

وبعدازآن به سمت شمال حرکت کرد، تا اینکه به قومی رسید که نزدیک تنگه ای بین دوکوه بلند زندگی می کردند،

فَرَأَیهٰؤلاءِالْقَومُعَظَمَةَجَیشِهِوَأَعمالَهُالصّالِحَةَفَاغْتَنَمُواالْفُرصَةَمِنْ وُصولِهِ؛

و این قوم عظمت سپاه وی وکارهای شایسته اش را دیدند واز (لحظه) رسیدن وی فرصت را غنیمت شمردند،

لِاَنَّهُمکانوافیعَذابٍشَدیدٍمِنْقَبیلَتینِوَحشیَّتَینِتَسکُنانِوَراءَتِلکَالْجِبالِ؛

زیرا ازدوقبیله ی وحشی که پشت آن کوهها زندگی می کردند در رنج وعذاب شدیدی بودند.

فَقالوالَهُإنَّرِجالَهاتَینِالْقَبیلَتَینِمُفسِدونَیَهجُمونَعَلَینابَینَالْحینِوَالْاخَرِمِنْهٰذَا الْمَضیقِ؛

سپس به اوگفتند: مردان این دوقبیله فاسدهستند هرازگاهی از این تنگه به ما حمله می کنند،

فَیُخَرِّبونَبُیوتَناوَیَنهَبونَأَموالَنا،وَهاتانِالْقَبیلَتانِهُمایَأجوجُوَمَأجوجُ.

وخانه های ما را خراب می کنند واموال ماراغارت می کنند، واین دوقبیله همان «یأجوج ومأجوج» هستند.

لِذاطَلَبوامِنهُالْمُساعَدَةَوَقالوالَهُنَرْجومِنکَإغِلاقَهٰذَاالْمَضیقِبِسَدٍّعَظیمٍ،

به همین دلیل ازاوکمک خواستند وبه اوگفتند: ازتومی خواهیم که این تنگه را با سدبزرگی ببندی،

حَتَّی لایَستَطیعَالْعَدوُّأَنیَهْجُمَعَلَینامِنهُ؛وَنَحنُنُساعِدُکَفیعَمَلِکَهٰذا؛

تادشمن نتواند ازآنجا به ماحمله کندوما در این کارت به توکمک می کنیم،

بَعدَذٰلِکَجاؤوالَهُ بِهَدایاکَثیرَةٍ،فَرَفَضَهاذوالقَرنینِوَقالَعَطاءُاللّٰهِخَیرٌمِنْعَطاءِغَیرِهِ،

بعدازآن باهدایای زیادی نزد او آمدند، وذوالقرنین آنها را نپذیرفت وگفت: بخشش خداوند بهترازبخشش غیراوست،

وَأَطلُبُ مِنکُمأَنْ تُساعِدونیفیبِناءِهٰذَاالسَّدِّفَرِحَالنّاسُلِذٰلِکَکَثیراً.

وازشمامی خواهم که درساختن این سدبه من کمک کنید. مردم بخاطرآن خیلی خوشحال شدند.

أَمَرَهُمذوالْقَرنَینِبِأَنْیَأتوابِالْحَدیدِوَالنُّحاسِ،

ذوالقرنین به آنهادستورداد که آهن ومس بیاورند،

فَوَضَعَهُفیذٰلِکَالْمَضیقِوَأشَعَلُوا النّارَحَتَّیذابَالنُّحاسُوَدَخَلَبَینَالْحَدیدِ،

سپس آن (مس) را درآن تنگه قراردادو آتش را روشن کردندتا اینکه مس ذوب شدودرمیان آهن واردشد،

فَأَصْبَحَسَدّاًقَویّاًأَمامَهاتَینِالْقَبیلَتَینِ،فَشَکَرَالْقَومُالْمَلِکَالصّالِحَعَلَیعَمَلِهِهٰذا،وَتخَلصَّوامِنقَبیلَتَییَأجوجَوَمَأجوجَ.

و سدّ محکمی مقابل این دوقبیله شد، پس مردم ازفرمانروای درستکار بخاطر این کارش تشکر کردند، وازدوقبیله یأجوج ومأجوج رهایی یافتند.

وَشَکَرَذوالْقَرنَینِرَبَّهُعَلَینَجاحِهِفیفُتوحاتِهِ.

وذوالقرنین ازپروردگارش بخاطرموفّقیت اودرپیروزی هایش سپاسگزاری کرد.

 نَفْهَمُمِنْهٰذِهِالْقِصَّةِأَنَّالْحُکّامَالصّالِحینَالْعادِلینَمَحبوبونَعِندَاللّٰهِوَعِندَالنّاسِ.

ازاین داستان می فهمیم که حاکمان شایسته ی عادل ، نزدخدا ومردم محبوب هستند.

 

اَلدَّرْسُالسّابِعُ(درس هفتم )

یامَنْفِی البحارِعَجائِبُهُای آنکه شگفتی هایش دردریاهاست.

مِندُعاءِالْجَوشَنِالْکَبیرِازدعای جوشن کبیر

یُشاهِدُأَعضاءُالْاسُرَةِفِلْماًرائِعاًعَنِالدُّلفینِالَّذیأَنقَذَإِنساناًمِنَالْغَرَقِ،وَأَوْصَلَهُ إلِیَالشّاطِئِ.

اعضای خانواده فیلم جالبی ازدلفین  می بینند که انسانی را ازغرق شدن نجات داده واورا به ساحل رسانده است.

حامِدٌ : لاأُصَدِّقُ؛هذاأَمرٌعَجیبٌ. یُحَیِّرُنیجِدّاً.حامد:باورنمی کنم،این کار شگفت انگیزی است.خیلی مرامتحیّرمی کند.

الْأَبُیاوَلَدی،لَیْسَعَجیباً،لِأَنَّالدُّلفینَصَدیقُالْإِنسانِفِیالْبِحارِ.

پدر:ای فرزندم (پسرم)عجیب نیست،زیرا دلفین دوست انسان دردریاهاست.

صادِقٌ : تَصدیقُهُصَعبٌیاأَبی،عَرِّفْناعَلَیهذَاالصَّدیقِ.صادق:باورش سخت است؟!ای پدرم،مارابااین دوست آشناگردان.

الْأَبُ : لهَذاکِرَةٌقوَیَّةٌ،وَسَمْعُهُیَفوقُسَمْعَالْاِنسانِعَشْرَمَرّاتٍ،

پدر:اوحافظه ای قوی دارد،وشنوائیش ده برابر برتر ازشنوایی انسان می باشد.

وَوَزنُهُیَبلُغُ ضِعْفَیوَزنِالْاِنسانِتَقریباً،وَهوَمِنَالْحَیَواناتِاللَّبونَةِالَّتیترُضِعُ صِغارَها.

ووزن او حدوداً به دوبرابر وزن انسان می رسد،وآن ازحیوانات پستانداری است که به بچه هایش شیرمی دهد.

نوراإنَّهُحَیَوانٌذَکیٌّیُحِبُّمُساعَدَةَالْانسانِأَلَیْسَکَذٰلِکَ؟

نورا:آن حیوان باهوشی است که کمک کردن به انسان را دوست دارد!آیا این طورنیست؟

اَلْأَبُ : نَعَم؛بِالتَّأکیدِ،تَستَطیعُالدَّلافینُأَنْترُشِدَناإِلَیمَکانِسُقوطِطائِرَةٍأَوْمَکانِغَرَقِسَفینَةٍ.

پدر:بله،قطعاً،دلفین ها می توانند که مارا به محل سقوط هواپیمایی یامکان غرق شدن یک کشتی هدایت کنند.

الْأَمُ : تُؤَدّیالدَّلافینُدوَرامُهِمّافیالحربِوَالسِّلمْ،وَتکشِفُماتحتَالمْاءِ مِنْعَجائِبَوَأَسرارٍ،

مادر:دلفین ها نقش مهمی درجنگ وصلح ایفا می کنند،وآنچه را ازشگفتی ها واسرارزیرآب هست کشف می کنند.(شگفتی ها واسرار زیرآب را کشف می کنند).

وَتُساعِدُالْاِنسانَعَلَیاکْتِشافِأَماکِنِتَجَمُّعِ الْاسَماکِ.وبه انسان درکشف محل هایتجمّع ماهیها کمک می کنند.

صادِقٌ : رَأَیْتُالدَّلافینَتُؤَدّیحَرَکاتٍجَماعیَّةً؛فَهَلْتَتَکَلَّمُمَعاً؟

صادق:دلفین ها را دیدم که حرکات گروهی انجام می دادند؛آیا باهم صحبت می کنند؟

اَلْاُمُّ : نَعَم؛قَرَأتُفیمَوسوعَةٍعِلْمیَّةٍأَنَّالْعُلَماءَیُؤَکِّدونَأَنَّهاتَسْتَطیعُ أَنْتَتَکَلَّمَبِاسْتِخدامِأَصواتٍمُعَیَّنَةٍ،

مادر:بله؛دریک دانشنامه علمی خواندم که دانشمندان تاکید می کنند که آنها می توانند بابکارگیری صداهای مشخص صحبت کنند،

وَأَنَّهاتُغَنّیکَالطُّیورِ،وَتَبکی کَالْاَطفالِ،وَتصَفُروَتَضحَکُکَالْاِنسانِ.

واینکه مانند پرندگان آواز می خوانند،وهمچون بچه ها گریه می کنند،ومثل انسان سوت می زنند ومی خندند.

نوراهَلْلِلدَّلافینِأَعداءٌ؟نورا:آیا دلفین ها دشمنانی دارند؟

 

اَلْاَبُ : بِالتَّأکیدِ،تَحسَبُالدَّلافینُسَمَکَالْقِرْشِعَدوّاًلَها،فَإِذاوَقَعَنَظَرُهاعَلَی سَمَکَةِالْقِرْشِ،

پدر:قطعا،دلفین ها کوسه ماهی را برای خود یک دشمن به حساب می آورند،وهنگامی که نگاهشان به کوسه ماهی بیافتد،

تَتَجَمَّعُبِسُرعَةٍحَولَها،وَتَضرِبُهابِأنُوفِهَاالْحادَّةِوَتَقتُلُها.

به سرعت اطرافش جمع می شوند،وبابینی های تیزشان آنها را می زنند وآنها را می کشند.

نورا : وَهَلیُحِبُّالدُّلفینُالْإِنسانَحَقّاً؟نورا:وآیا درحقیقت دلفین انسان را دوست دارد؟

اَلْاَبُ : نَعَم؛تَعالَینَقرَأْهذَاالْخَبَرَفیالْانتِرنِت ... سَحَبَتَیّارُالْماءِرَجُلاًإلَی الْاَعماقِبِشِدَّةٍ،

پدر:بله،بیا این خبر را دراینترنت بخوانیم... جریان آب مردی را به شدت به اعماق(دریا) کشید،

وَبَعدَنَجاتِهِقالَالرَّجُلُرَفَعَنیشَیءٌبَغتَةًإلَیالْاَعلَی بِقوَّةٍ،ثُمَّأَخَذَنیإلَیالشّاطِئِ

ومرد بعد از نجاتش گفت:ناگهان چیزی مرا باقدرت به سمت بالا برد،سپس مرا به ساحل کشاند

وَلَمّاعَزَمْتُأنَأشَکرُمُنقِذی،ماوَجَدْتُ أَحَداً،وَلٰکِنّیرَأَیتُدُلفیناًکَبیراًیَقفِزُقُربیفیالْماءِبِفَرَحٍ.

وهنگامی که تصمیم گرفتم ازنجات دهنده ام تشکرکنم،کسی را نیافتم،اما دلفین بزرگی را دیدم که کنارم درآب با خوشحالی

 می پرید.

اَلْاُمُّ : إنَّالْبَحرَوَالْاسَماکَنِعمَةٌعَظیمَةٌمِنَاللّٰهِ.

مادر:براستی دریا وماهیها نعمت بزرگی ازجانب خداوند هستند.

قالَرَسولُاللّٰهِ(ص):رسول خدا(ص) فرمود:        

اَلنَّظَرُفیثَلاثَةِ اشیاءَعِبادَةٌ:نگاه کردن برسه چیز عبادت است:

اَلنَّظَرُفِیالْمُصحَفِ،نگاه کردن به قرآن

وَالنَّظَرُفیوَجهِالْوالِدَینِ،ونگاه کردن به چهره پدرومادر

وَالنَّظَرُفِیالْبَحرِ.ونگاه کردن به دریا.

اَلدَّرْسُالثّامِنُ (درس هشتم )

صِناعَةُالتَّلمیعِفیالْاَدَبِالْفارِسیِّصنعت تلمیع درادبیات فارسی

إنَّاللُّغَةَالْعَرَبیَّةَلُغَةُالْقُرآنِوَالْاَحادیثِوَالْاَدعیَةِفَقَداسْتَفادَمِنهَاالشُّعَراءُ الْایرانیّونَوَأَنشَدَبَعضُهُمأَبیاتاًمَمزوجَةًبِالْعَرَبیَّةِوَالْفارِسیَّةِوَسَمَّوهابِالْمُلَمَّعِ؛

قطعا زبان عربی زبان قرآن و احادیث و دعاهاست و بسیاری از شاعران ایرانی از آن استفاده کرده اند و برخی از آنها ابیاتی را آمیخته به عربی و فارسی سروده اند و آن را مُلمّع نامیده اند ؛

لِکَثیرٍمِنَالشُّعَراءِالْایرانیّینَمُلَمَّعاتٌ،مِنهُمحافِظٌالشّیرازیُّوَسَعدیٌّالشّیرازیُّوَجَلالُالدّینِ الرّومیُّالْمَعروفُبِالْمَولَویِّ.

بسیاری از شاعران ایرانی مُلمّعاتی دارند از جمله : حافظ شیرازی و سعدی شیرازی و جلال الدّین رومی معروف به مولوی.

 

 

 

مُلَمَّعُحافِظٍالشّیرازیِّلِسانِالْغَیبِمُلمّع لسان الغیب حافظ شیرازی)

ازخوندلنوشتمنزدیکدوستنامهإنّیرَأَیتُدَهْراًمِنْهَجْرکِالْقیامَه

نامهاىبا دلخونینبراىمحبوبمنوشتم  "که منروزگاررادردورى تومانندقیامتدیدم "

دارممنازفِراقشدردیدهصدعلامتلَیْسَتْدُموعُعَینیهٰذیلَناالْعَلامَه؟

من ازدورىاوصدها نشانهدرچشمدارم ، " آیااشکهاىایندوچشممن، نشانه  و علامت برایماننیست ؟ "

هرچندکازمودمازوینبودسودم                                          مَنْجَرَّبَالْمُجَرَّبحَلَّتْبِهِالنَّدامَه

هرچه که تجربهکردم ، ازجانباوفایدهاىبهمننرسید   " هرکسآزمودهرا بیازماید ،پشیمانىنصیبشمی شود "

پرسیدمازطبیبیاحوالِدوستگفتا                                         فیبُعْدِهاعَذابٌفیقرُبِهَاالسَّلامَه

ازطبیبىدرباره احوالمحبوبمسوال کردم ،گفت : " دردوری و هجرانش رنج وعذاب و درنزدیکىاشسلامتی و آسایش است "

گفتمملامتآیدگرگِرددوستگردموَاللّٰهمارَأَیْناحُبّاًبِلامَلامَه

گفتماگرزیادبهدوستمشغولشومموردسرزنشواقعمىشوم "بهخدا سوگندکهما عشقىرا بدونملامت وسرزنشندیدیم"

حافظچوطالبآمدجامیبهجانشیرین                                   حَتَّییَذوقَمِنْهُکَأْساًمِنَالکَرامَه

حافظدرازاءدادنجانشیرینخواستارجامىشدهاست ، " تاازآن (دادن جان)،جامىازکرامت عشقبچشد "

مُلَمَّعُسَعدیٍّالشیرازیّ(مُلمّعسعدىشیرازى)

سَلِ المَصانِعَرَکْباً تَهیمُفِیالْفَلوَاتِتوقدرِآبچهدانیکهدرکنارِفُراتی

ازآبانبارهادربارۀسوارانیکهدربیابانهاتشنهاندبپرس. تو قدر و ارزشآبراچهمىدانى ، وقتىدرکنارفرات هستى

شبمبهرویتوروزستودیدهامبهتوروشن                              وَإنْهَجَرْتَسَواءٌعَشیَّتیوغَداتی

شبمبادیدنروىتومثلروزاستوچشممبا دیدنروىتو روشنمىشود. " واگر مرا ترک کنی ، شبوروزممساوىاست "

اگرچهدیربماندمامیدبرنگرفتممَضَیالزَّمانُوَقَلبییَقولإنَّکَآتی

گرچهمدّتزیادىانتظارکشیدم، امّاامیدمراازدستندادم ، " زمانگذشت و دلممىگویدکهتومىآیى "

منآدمیبهجمالتنهدیدمونهشنیدم                                           اگرگِلیبهحقیقتعَجینآبحیاتی

منانسانىبهزیبایىتونه دیده امو نه شنیده ام ، اگر خمیر آفرینش تو ازآبوگِلاست ،حقیقتاآغشتهبهآبزندگانىاست .

شبانتیرهامیدمبهصبحرویتوباشدوَقَدْتُفَتَّشُعَینُالْحَیاةِفیالظُّلُماتِ

شبهاىتاریکمنبهامیددیدنروىتوصبحمىشود، " وگاهىچشمةحیاتدرتاریکىهاجستجومىشود "

فَکَمْتُمَرِّرُعَیشیوَأَنتَحامِلُشَهْدٍجوابتلخبدیعاستازآندهاننباتی

چقدرزندگیمراتلخمىکنىدرحالىکهتواینهمهشهد وشیرینىداری ! ازدهانشیرینتوجوابتلخشنیدنزیباست !

نهپنجروزۀعمرستعشقرویتوماراوَجَدْتَرائِحَةَالْوُدِّإنْشَمَمْتَرُفاتی

عاشقروىتوبودنبراىمافقطاینپنجروزهعمردنیا نیست ، " اگرخاکقبرمرا ببویى، بوىعشقرامىیابى "

 

وَصَفْتُکُلَّمَلیحٍکَماتُحِبُّ وَتَرْضَی                                                  محامدتوچهگویمکهماورایصفاتی

هرزیبا روىبا نمکیرا وصفکردمهمانطورکهدوستدارىومىپسندى "  ستایشهاىتوراچگونهبیانکنمکهفراترازوصفکردنهستى "

أَخافُمِنکَوَأَرْجووَأَسْتَغیثُوَأَدنو                                               کههمکمندبلاییوهمکلیدنجاتی

ازتومىترسمو بهتوامید دارموازتوکمکمىخواهمو بهتونزدیکىمىجویم " کههمدامگهبلاهستی وهمکلیدنجاتو رهایىهستى"

زچشمدوستفتادمبهکامۀدلدشمن                                            أَحِبَّتیهَجَرونیکَماتَشاءُعُداتی

بهدلخواهوخواست دشمن، ازچشمدوستافتادمو بىارزششدم ، " دوستانممرا ترککردند همان طورکه دشمنا نممىخواهند "

فراقنامۀسعدیعجبکهدرتونگیردوَإنْشَکَوْتُإلَیالطَّیرِنُحْنَفِیالْوُکَناتِ

شگفتاشرحنامه جدایىسعدىدرتو اثرنمىکند! " واگربهنزدپرندگانشکایتببرم، درلانههامىگریند ونالهسرمىدهند "

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موفق باشید- مدیر وبلاگ

Hamehchiz1.blog.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۲۵
amir sadeghi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی